ایلان ماسک به مریخ چشم دوخته است؛ جف بزوس عزم ماه دارد؛ و ریچارد برنسون به فکر گردشگری در فضاست. برخی معتقدند که آنها اول باید زمین را نجات دهند. این مردان هر سه سرمایهدار و عاشق فضا هستند. ایلان ماسک میخواهد به مریخ پرواز کند؛ جف بزوس، رئیس آمازون، رویای ایجاد یک جامعه در ماه را در سر میپروراند و ریچارد برانسون نیز میخواهد تحت بنر ویرجین، نوعی گردشگری فضایی راه بیندازد.
انگیزهی این افراد چیست؟ آیا آنها نباید از پولهایشان برای بهبود وضعیت سیارهی زمین استفاده کنند؟ کریستین دیونپورتنویسندهی کتاب بارونهای فضایی در خانهاش در واشینگتن از رقابت شدید میان این میلیاردرها صحبت میکند، درمورد بینش متفاوت آنها در مورد کیهان توضیح میدهد و درمورد عدم حضور زنان در فضا مطالبی را بیان میکند که در ادامه به آنها میپردازیم.
ایلان ماسک و جف بزوس، دو تن از میلیاردرها در قلب کتاب شما، نمیتوانستند از نظر شخصیتی و شیوههایشان در کشف فضا متفاوت باشند. ما را با شخصیت و برنامههای آنها آشنا کنید.
میلیاردرهای ما بسیار با هم تفاوت دارند. ایلان ماسک نابغهای در زمینهی بازاریابی است که توجه زیادی از جانب رسانه دریافت میکند و بسیاری از آنها هم توسط خودش به وجود میآید. در نقطهی مقابل بزوس قرار دارد. بزوس بسیار مرموز و آرام است. پروژهی بلو اوریجین سالهای زیادی مخفی باقی ماند. بسیاری از افراد نمیدانستند که پروژه مربوط به حوالی سال ۲۰۰۰ است و این دقیقا خواستهی خود بزوس بود.
ایلان بسیار سریع برای جلب توجه دست به کار شد. او درسال ۲۰۰۳ مدل آزمایشی موشک فالکون یک خودش را ساخت و در نشنال مال واشینگتن برای جلب توجه ناسا به نمایش گذاشت. او از ابتدا برای جلب توجه تلاش میکرد و بسیار سریع همراه با شرکتش حرکت میکرد. اما شعار بزوس متفاوت است. جف بزوس به تعبیر قدیمی، به آهستگی و پیوستگی در کارها اعتقاد دارد. او همیشه حسابشده و صبورانه عمل میکند و زمان را صرف اجرای گامبهگام کارهایش با روشی مشخص میکند. او معمولا کارهایش را به دور از چشم عموم انجام میدهد.
یکی از تفکرات بارونهای فضایی این است که زمین بهسمت نابودی پیش میرود؛ درنتیجه آنها خودشان را ناجیان بشریت معرفی میکنند. آیا آنها نباید مثل بیل گیتس پولهای میلیاردی خودشان را صرف بهبود وضعیت زمین کنند؟
سؤال شما، مسئلهی بزرگی است. طبق گفتهی ایلان ماسک اگر زمین بهسمت نابودی پیش برود، مثلا شهابی به آن برخورد کند و بشریت به سرنوشت دایناسورها مبتلا شود، ما باید راهی جایگزین داشته باشیم که بتوانیم با این سرنوشت مقابله کنیم؛ مثلا بشریت را به مریخ ببریم و همانگونه که از دادههای کامپیوتر روی درایو هارد بکآپ میگیریم، از نژاد انسان روی کره مریخ هم بکآپ بگیریم.
نگرش بزوس نسبتا متفاوت است. بهگفتهی او، نقشهی دوم برای اطمینان حاصل کردن از کاربردپذیری نقشه اول است. پس باید از زمین محفاظت شود. رفتن به فضا باید به دلیل کمبود منابع در زمین صورت بگیرد. هنوز گاز، سوخت و زغال سنگ زیادی در زمین وجود دارد؛ ولی منابع موجود در فضا بینهایت هستند. به نظرم جای بحث وجود دارد که آیا فضا، بهترین راه برای استفادهی آنها از ثروت خودشان است یا خیر؟ آنها انگیزههای متفاوتی از این کار دارند: انجام کاری خوب برای بشریت؛ انگیزههای اقتصادی؛ رقابتی که بین آنها وجود دارد؛ هدف سادهی سفر به فضا تنها برای ماجراجویی.
بارون فضایی سوم از زمانی که بهموفقیت رسید یک شعار داشت: بیخیال، بیایید انجامش دهیم! ریچارد برانسون و برنامه ویرجین گلکتیک او...
برانسون همه نوع ماجراجویی دیوانهکنندهای انجام داده است. او سوار بالون شد تا از اقیانوس آرام به کالیفرنیای جنوبی برود و برند جهانی ویرجین را تبلیغ کند؛ ولی در دریاچه یخزدهای در کانادا فرود آمد. بار دیگر، سعی کرد تا از طریق اقیانوس اطلس از ایالت مین آمریکا به انگلیس برود؛ ولی مجبور شد با چتر نجات بیرون بپرد.
هدف ویرجین گلکتیک ترتیب دادن تورهای فضایی با استفاده از فضاپیمای جذابی بهنام اسپیسشیب ۲ است که به یک فضاپیمای مادر متصل است. فضاپیما حدود ۳۵ هزار تا ۴۰ هزار پا پرواز میکند و خلبانان موتورها را روشن کرده و شما به فضا پرتاب می شوید. قیمت بلیطهای آن ۲۵۰ هزار دلار است، اما طبق عقیدهی آنها، قیمت بلیطها کاهش خواهد یافت؛ بهطوری که همه بتوانند چنین تجربهای از سفربه فضا را کسب کنند. شما کمربند ایمنی خود را باز میکنید و در اطراف کابین شناور میشوید. میتوانید از طریق پنجره به بیرون نگاه کنید و انحنای زمین را نگاه کنید. منظره شما منظرهای است که فضانوردان دههها درمورد آن حرف میزدند.
اما پیاده کردن ایده به آن سرعت و آسانی که برانسون فکر میکند، نیست. همواره موانع و مشکلاتی سر راه او قرار داشته است؛ مثلا تصادف کشندهی سال ۲۰۱۴ که موجب کشته شدن یکی از خلبانان شد. اما ویرجین گلکتیک روی ادامهی برنامه خود اصرار دارد و ما احتمالا امسال شاهد آغاز اولین پروازها از سوی این شرکت خواهیم بود.
موشک فضایی نماد قدرت است. رقابت میان پولداران، برای مشخص کردن فرد قویتر است. هر کس موشک بزرگتر و بهتری داشته باشد، قویتر محسوب میشود.
رقابت کلید حل ماجرا است، رقابتی که در عصر آپولو بین آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی هم وجود داشت. ناسا در آن زمان بودجهی زیادی دریافت کرد و قسمتی از پنتاگون بود. رقابت فضایی درواقع از جهاتی بیشتر جزو برنامههای نظامی بود. ما از آن زمان به بعد فضانوردان را به ایستگاه فضایی بینالمللی میفرستیم که تنها ۴۰۰ کیلومتر با ما فاصله دارد. ایستگاه فضایی بین المللی از نظر مهندسی فوقالعاده است؛ ولی بهطور جاهطلبانه بهدنبال رسیدنبه ماه نیست.
کار میلیاردرهای کنونی هم تزریق عنصر رقابت در صنعت فضایی و ایجاد یک رقابت فضایی جدید است. بارها هم تنشهایی بین آنها به وجود آمده است: پروندههای قضایی، سخنان زننده در توییتر و مسائل دیگر اینچنینی. اما درنهایت بهنظرم آنها متوجه میشوند که به همدیگر و یک رقابت سازنده نیاز دارند. چنین رقابت خوبی باعث میشود که آنها مؤثرتر، امنتر و خلاقانهتر عمل کنند.
قطعا داشتن یک موشک بزرگ دستاورد خاصی است. آنها قطعا در خودشان حس جاهطلبی و انگیزهی زیادی دارند و هیچ جاهطلبی برای آنها بزرگتر از فضا نیست. فضا نوعی چالش محسوب میشود که نهتنها به منابع بسیار زیادی نیاز دارد، بلکه نیازمند شجاعت است؛ چراکه احتمال شکست در آن بسیار بالا است.
تنها نام دو زن در کتاب شما ذکر شده که یکی از آنها اوا برانسون است. از او برای ما بگو و اینکه چرا فضا تنها مخصوص مردان است.
اوا برانسون مادر ریچارد است. ریچارد روحیهی خودش را مدیون مادرش میداند. اوا در جنگ جهانی دوم هم خواستار کمک کردن بود و میخواست بهعنوان معلم گلایدر کمک کند. او در آن زمان نیز برای انجام کارش باید وانمود میکرد که مرد است. بعد از نابودی اسپیسشیپ ۲ ریچارد تصمیم به ساختن یک فضاپیمای دیگر گرفت تا کارش را ادامه دهد. در آن زمان هم مادر او پشت او بود و تأثیر زیادی روی او گذاشت.
اما چرا فضا مخصوص مردان است؟ در بین میلیاردرهای فضا همگی مرد هستند؛ ولی در ناسا اوضاع کمی متفاوت است. اسپیسایکس و بوئینگ در حال آماده شدن برای فرستادن فضانوردانی به ایستگاه فضایی بینالمللی هستند. ناسا از میان فضانوردان، ۴ تن از بهترین آنها را مشخص کرده است که یکی از آنها زن است. اما حق با شماست. فضا یا کلا هوافضا توسط مردان تسخیر شده است و همیشه هم همینگونه بوده است. اما تلاشهایی جدید برای ارتقای وضعیت زنها در صنعت فضایی دردست اقدام است. گوئین شاتول، رئیس اسپیسایکس، نفر دوم شرکت است و بسیاری از افراد او را دلیل موفقیت اسپیسایکس میدانند. او و لری گارور، معاون مدیر سابق ناسا، حامیان اصلی زنان در فضا هستند.
پس از رسوایی فیسبوک، بحث سر این بود که چه کسی باید اینترنت را کنترل کند. آیا درمورد فضا هم نباید چنین سؤالی مطرح شود و قانونگذاری خاصی اتخاذ شود تا فضا به زمین بازی میلیاردرها تبدیل نشود؟
در حال حاضر پرواز بر اساس رضایت آگاهانهی افراد انجام میشود. اما یکی از نگرانیهای موجود درخصوص پرواز انسان به فضا، شلوغ شدن آنجا است. همین حالا هم قطعات خراب باقیماندهی انسانی در آنجا زیاد است. برخی از شرکتها از فرستادن صدها ماهواره به فضا صحبت میکنند و سازمان مشخصی هم برای کنترل اوضاع وجود ندارد. چه کسی نقش پلیس ترافیک فضایی را بازی میکند؟
دولت برای برخورد و پاسخ دادن به تمامی سؤالات اینچنینی تلاش میکند، اما فناوری آنقدر سریع پیشرفت میکند که از قانونگذاری هم سبقت میگیرد. دو سال پیش کنگره خودش را درگیر ماجرا کرد و قانونی برای شرکتهای آمریکایی تصویب کرد. طبق قانون شرکتها میتوانند از منابع موجود در سیارکهای فضایی استفاده کنند. اما اینکه نظر جامعه بینالمللی و میزان موافقت آن با قانون آمریکا تا چه اندازه است، مشخص نیست. تا به حال کسی از سیارکی استخراج نداشته است؛ ولی موضوع آن جزو موارد مورد بررسی و تمرکز جامعه فضایی بین المللی است.
بزوس خواستار ساخت یک مستعمره در ماه است و ماسک هم به دنبال مریخ است. کدام یک سریعتر به اهداف خود خواهند رسید؟ لاکپشت یا خرگوش؟ آیا برانسون زودتر از این دو به هدفش می رسد؟
ویرجین گلکتیک و بلو اوریجین خواستار برگزاری گردشگری درسطح فضا هستند و میخواهند تا گردشگران را با گرفتن پول به مسافرتهای فضایی در مدار زمین ببرند. اینکه کدامیک اول این کار را خواهد کرد، مشخص نیست. هدف هر دو شروع کار در همین امسال است. ایلان ماسک و اسپیسایکس در رقابت با بوئینگ برای فرستادن مسافران به ایستگاه فضایی بین المللی هستند. بزوس در حال ساخت یک موشک بزرگ جدید بهنام نیو گلن است که با فالکن ۹ اسپیس ایکس رقابت خواهد کرد.
نمیدانم که کدام یک پیروز خواهند شد. ایلان توجه زیادی به خود جلب کرده است و بسیار جلوتر از بقیه قرار دارد. آنها درآمدهایی میلیارد دلاری برای پروازهای مأموریتهای تجاری برای پنتاگون و ناسا بهارمغان خواهند آورد. آنها فالکون هوی، یک موشک جدید بزرگ، را به همراه تسلا به فضا فرستادهاند و ایلان برای سفر به مریخ بلندپروازی میکند.
جف نقش لاکپشت را دوست دارد و بسیار آرام و مرموز کار خودش را ادامه میدهد. او قدمبهقدم پیش میرود و هنوز توجه زیادی را به خودش جلب نکرده است؛ ولی من نمیتوانم او را درنظر نگیرم. جف درمورد فضا بسیار پرشور و جدی است و زمانی که موشک نیو گلن پرواز کند، اسپیسایکس رقابت شدیدی برای او بهوجود خواهد آورد.
برانسون میخواهد پروازهای گردشگری در سطح مدار زمین راه بیندازد. پروازها مناسب برند او در زمینهی تفریح و سرگرمی هستند. یکی از اهداف او همچنین انتقال نقطهبهنقطه است؛ مثلا انتقال از نیویورک به توکیو تنها ظرف مدت دو ساعت. در انتقال نقطهبهنقطه فضاپیما شما را سوار میکند و از اتمسفر خارج میشود؛ در آنجا با سرعت بسیار بالایی حرکت میکند و وقتی به نقطه مورد نظر رسید دوباره وارد جو زمین شده و در آن نقطه فرود میآید. نمیدانم که چنین هدفی برای ماه و مریخ هم عملی خواهد شد یا خیر.
اگر قرار باشد روی یک نفر شرطبندی کنید، روی کدام شرط میبندید؟
انتخاب تنها یک نفر سخت است. ایلان سابقهی موفقیت زیادی دارد؛ جف هم بسیار پولدار است و شما نمیتوانید روی او حساب نکنید. ویرجین گلکتیک گذشتهی پراشتباهی دارد؛ اما بهنظر از آن درس گرفته و درحال پیشرفت است. بنابراین درحال حاضر شرطبندی بسیار سخت است. همهی آنها جاهطلبی لازم و مهمتر از همه پول کافی برای موفق شدن را دارند.
.: Weblog Themes By Pichak :.